۱۳۹۱ اسفند ۷, دوشنبه

نامه ای به شاهنشاه آریامهر




مریم گوثری
درود بر شاهنشاه اریامهر.

مدتی است که نامه نوشتن به رهبر جمهوری اسلامی مانند نقل نبات شده، و این نامه نگاریها هیچ چیز جز حفظ نظام پلید جمهوری اسلامی نمیباشد، از این رو با خود اندیشه کردم من نیز در این زمان به جای نامه نوشتن به دیوهای چند سر جمهوری اسلامی برای پدر مهربانم که ایران را با تمام وجودش ساخت چند سطری دست به قلم شوم.

اما پدر جان آن زمانی که همه به شما خیانت کردن هیچ دل باخته ای نبود که برای شما نامه بنویسد، هیچ ایرانی با وجدانی نبود که برای حفظ و دفاع از ایران شاهنشاهی از شما بخواهد که برای نسپردن این خاک و آب به دست ملاها  از روی دلسوزی و رحم کوتاه نیایید .

پدران و مادران ما، شورشیان ۵۷  و همه دست در دست هم دادند تا تیشه به ریشه ما، نسل سوخته زدند.
اما نمیتوتنم درک کنم که چرا در آن زمانی که شما به ایرانی قدرتمند می اندیشید و تمام تلاش خود را برای حفظ منافع آریا بوم و توسعه ایران زمین می کردید، به یک باره شما را تنها گذاشتند و به پشتیبانی از خمینی این اهریمن تاریخ ایران زمین که جز، خرابه و منزوی کردن ایران  بعد از ۳۴ سال هیچ چیز از خودش به جا نگذاشت در آمدند.

در تمام مدت پادشاهی شما فقط به خاطر این آرمان بزرگ ، آرمانی که برای رسیدن به آن با همه دشواریها و موانع بسیار ، با توطئه ها و تحریک های فراوان مواجه شدی اما کوشیدن شما برای عظمت ایران بسیار ستودنی بود.

ای پدر کجایی که ببینی سگ های گرسنه بر سر لاشه های گندیده چگونه با هم می جنگنند ، پدر جان کجایی که ببینی نسل سوخته من آتش زیر خاکستر شده اند کجایی که ببینی جوانه های زیر حجاب را ،مادران پارک لاله را، کجایی تا ببینی ………

کجایی ای خسرو دلاور که بشکنی زندان اسکندری را که زیر سلطه این حکومت اخوندی اهریمنی اسیرند ،اما غافل از این که این ملت هنوز زنده اند و در شریانش نفت زرین میجوشد، این ملت بیدار است ،بیداری انها در فریاد خفه شده وبلاگ نویس ها و فریاد گرسنگی آذربایجان زیر آوار برف شنیده میشود.

اما پدر جان ما بیداریم و رگ های آریایی مان در دل این خاک میجوشد و با غیرت و غرور آریایی مان دست در دست هم رودخانه ها و سیلاب ها و سد های ترک برداشته نظام جمهوری ننگین اسلامی را ویران خواهیم کرد، آنچنان که از صفحه روزگار محوشان می کنیم ، تا ایندگان بر زبان نیاورند که چگونه به نسل سوخته ما ویرانه ساخته بوده اند ،و بدانند که این خاک ملک پدری ماست این جا ایران زمین است، سرزمین نیلوفر ها ، نیلوفرهایی که در میان لجن زاربر میخیزند و طلوع سحر را درود میفرستند، سرزمین فریادهای جوشیده ،مروارید های پدید امده به نام ارش ،سرزمین مردان عدالت ،سرزمین اجساد گمنام از مردان و زنانی که جرمشان خرافات ستیزی و فریاد ازادی خواهی بود.

میخواهیم امروز صدای آزادی خواهی این سرزمین باشیم میخواهیم امروز مشتهای گره خورده پیکر جوانان ایران زمین باشم ، میخواهیم صدای مادر تازیانه خورده ستارها و دختران حرمت شکسته باشم.

پدر جان به خاک ایران سوگند که امروزهیچ چیز جز نجات ایران از دست اهریمن دشمن در ذهنم و کلامم نیست وتلاش میکنیم که نسلهای آینده کشورم با سربلندی و غرور مقام والایی را که شایسته آنان است به دست آورد.

در پایان با به عرض برسانم ، شاهنشاها اریامهر ، ما جوانان که نسلمان بابت شورش ۵۷ سوخت، همدیگر را پیدا نمودیم و دست در دست هم تشکلی را  با نام سازمان رستاخیز نوین ایران که یاد آور حزب باشکوه شما هست  را جان دادیم و امروز تبدیل به تنها جریان پادشاهی شده ایم که بر پایه میهن سالاری گام بر می داریم و در راستای حکومت دموکرات و برای آزاد اندیشی ملت ایران تلاش می کنیم. و عزممان را برای اتحاد جریانهای ملی گرا و هوادار پادشاهی جزم کرده ایم. امیدوارم بتوانیم ذره ای از درسهای شما را فرا گرفته باشیم و مانند پدرانمان از این امتحان ملی مردود نشویم.

پاینده ایران 
جاوید سامانه شاهنشاهی ایران

نگارنده: مریم کوثری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر