۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه


اعدام مخفیانه دەها زندانی در زندان وکیل آباد، سازمان ملل باید مداخلە کند


article picture
 
فوری:هر هفته دەها زندانی از جمله زندانی زیر سن قانونی در وکیل آباد اعدام می شوند- سازمان حقوق بشر ایران از مجامع عمومی درخواست مداخله کرد.

در ۱۷ بهمن سازمان حقوق بشر ایران گزارش داد کە اعدامهای مخفیانه در وکیل آباد بعد از چند ماه توقف بر اثر فشارهای بین المللی، از سر گرفته شدە است.

به گزارش سه‌ شنبه ۸ اسفند ماه، سازمان حقوق بشر ایران ،این اعدامها دراکتبر ٢٠١٢ از سر گرفتە شدە و در روزهای یکشنبە و چهارشنبە هرهفتە انجام شدە است. در چند مورد مشخص هفتەای سە بار اعدامها انجام شدە است. هر بار دست کم ١٠ زندانی بە دارآویختە شدەاند. در دو مورد از آنها در نوامبر و دسامبر بە ترتیب ٣٥ و ٥٠ زندانی اعدام شدەاند. اعدامها در اختفای کامل صورت پذیرفتە و خطوط تلفن زندان از چند ساعات قبل از اعدامها قطع می شود. خود اعدام شدگان تنها چند ساعت قبل از اجرای حکم و زمانی که از بندهای مختلف زندان جمع آوری میشوند از اینکه حکمشان در دیوان عالی تایید شده است خبر دار میشوند و خانواده و وکلا بعد از اجرای حکم اعدام از ان باخبر میشوند.

دەها زندانی از جمله زندانی زیر سن قانونی در۲۲ ۲۵ بهمن (١٠ و ١٣ فوریە) اعدام شدند

گزارشهای موثق از زندان وکیل آباد نشان میدهد که اعدامهای گروهی در وکیل آباد کماکان ادامە دارد. ‏آخرین نوبتهای اعدام های دسته جمعی و مخفیانه در زندان وکیل آباد مشهد که توسط منابع مستقل و شاهدان عینی در مشهد تایید شده ، یکشنبه ۲۲ بهمن و چهارشنبه ۲۵ بهمن سال ۹۱ است. دهها زندانی زندان وکیل آباد در این دو روز اعدام شده اند. تعداد دقیق اعدام شده ها در هر نوبت هنوز مشخص نیست اما طبق گفته منابع موثق ، در هر نوبت بیشتر از ١٠ زندانی اعدام شده اند. اتهام اکثر اعدام شدگان مربوط به خرید و فروش و حمل مواد مخدر است. گفته شده یک مورد اعدام به جرم قتل در اثر توهم به وجود آمده از طریق ماده مخدر شیشه بوده است. یک منبع اعلام کرده است که در بین اعدام شده های روز ۲۵ بهمن یک زندانی نوجوان که زمان وقوع جرم کمتر از ١٨ سال داشته ، وجود داشته است.

تعداد زیادی شهروند افغان در میان اعدام شدگان

گزارشی کە بدست سازمان حقوق بشر ایران رسیدە حاکی از آن است که تعداد کثیری از زندانیان افغان در میان اعدامهای مخفیانە وجود دارد. اجساد افغانهای اعدام شدە که به افغانستان انتقال نیافتەاند در بخشی از گورستان مشهد(بهشت رضا) همراه با اجساد دیگر اعدامهای مخفیانە وکیل آباد دفن شدەاند.

این بخش از گورستان توسط دوربین و گشتهای نیروهای امنیتی ایران کنترل می شود. گزارش جدیدی از بی بی سی فارسی اخبار مربوط به اعدام زندانیان افغان در وکیل آباد را تائید می کند. در ٢٣ فوریە بی بی سی فارسی گزارش داد اجساد ٥ زندانی افغان که در ایران اعدام شدە بودند در منطقه کلافگان ولایت تخار دفن شدەاند. بی بی سی بەنقل از خانوادەهای این اعدام شدەها نوشتە است که در ٦ ماه گذشتە حدود ٨٠ نفر از اهالی این منطقە در ایران اعدام شدەاند.

سازمان ملل باید مداخلە کند

با توجە بە اطلاعات جدید از اعدامهای گروهی مخفیانە در وکیل آباد، سازمان حقوق بشر ایران در خواستی به سازمان ملل برای گسیل یک کمیتە حقیقت یاب به ایران ارائە دادە است. محمود امیری مقدم سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران گفت: آنچە در وکیل آباد میگذرد یک کشتار جمعی است. این اعدامهای گروهی، خودسرانە و غیر قانونی هستند که باید متوقف شوند. ما مصرانە از سازمان ملل می خواهیم که بلافاصلە یک کمیتە حقیقت یاب به ایران بفرستد و از جامعە بین الملل در خواست واکنش سریع داریم. در ماەهای آتی امکان دارد صدها زندانی اعدام شوند. امیری مقدم همچنین از دولت افغانستان خواست که وضعیت شهروندان زندانی افغان در ایران را جدی تر پیگیری کند. او افزود شهروندان افغان از ضعیفترین گروەهای اجتماعی در جامعە ایران هستند. بیشتر این زندانیان به وکیل مدافع دسترسی نداشتە و اعدام آنها مغایر با تعهدات بین المللی است. متاسفانە بە نظر نمی رسد که دولت افغانستان توجە زیادی به شهروندان زندانی خود در ایران داشتە باشد.

پرشدن زندانها و مازاد ظرفیت آنها، انگیزە مقامات در ایران برای اعدامهای دستجمعی؟

بر اساس گزارشات تائید نشدە، حدود ٣،٠٠٠ تن از زندانیان در وکیل آباد در انتظار اعدام هستند که ممکن است در ماەهای آیندە اعدام شوند.

علی رغم وجود ٣ هزار زندانی محکوم به اعدام در زندان وکیل آباد مشهد، کمیسیون عفو و بخشودگی درخواست یک درجه تخفیف ( از اعدام به حبس ابد) زندانیان را به ندرت می پذیرد. به عنوان نمونه در آخرین نوبت عفو تنها با درخواست عفو ۴۲ محکوم به اعدام زندان وکیل آباد موافقت شده است و مجازات آنها به حبس ابد تقلیل یافته است. امری که نشان میدهد بیشتر از ۲۹۰۰ زندانی دیگر تنها در زندان وکیل آباد مشهد در انتظار مرگ قرار دارند. دیوان عالی کشور در هر نوبت دستور مخفیانه اجرای اعدام های گروهی را به دادستان مشهد صادر میکند و زندانیان و خانواده و وکلای آنها بدون آنکه بدانند حکم اعدامشان در دیوان عالی تایید شده است ، پای چوبه دار میروند.

سازمان حقوق بشر ایران بر این باوراست که اعدامهای مخفیانە در زندانهای دیگر نیز اجرا می شود. سازمان حقوق بشر ایران در گزارش سالانە ٢٠١١ خود از اعدام مخفیانه و اعلام نشده در ۱۵ زندان مختلف در ایران پردە برداشتە است.

یکی از دلایل اعدامهای دستەجمعی در وکیل آباد و دیگر زندانهای ایران، انباشتە شدن زندانها بیش از حد ظرفیت است. بر اساس گزارشهای رسمی از ایران سالانە ٦٠٠،٠٠٠ ورودی در زندانهای ایران ثبت شدە است. منابع سازمان حقوق بشر ایران تخمین می زند که ٢٠،٠٠٠ نفر در وکیل آباد زندانی هستند، در حالیکە این زندان ظرفیت پذیرش بیش از ٤،٠٠٠ زندانی را ندارد. بر اساس گفتەهای شاهدان عینی در تعدادی از بندها، زندانیان در راه پلە و یا در دالانها میخوابند. وضعیت در بیشتر زندانهای ایران مشابە وکیل آباد است و بنظر می رسد که اعدام گروهیِ زندانیان در انتظار اعدام یکی از راەحلهای مقامات ایرانی برای رفع کمبود ظرفیت در زندانها است.

--------------------------------------------------------------------------------

‏- در زندان وکیل آباد از زمستان ۸۸ تا پاییز سال ۹۰ دست کم ۵۵۰ زندانی به صورت پنهانی اعدام شدند. اطلاعاتی که از اعدام های این سالها توسط گروههای حقوق بشری منتشر شده دقیق تر میباشد و در مواردی اسامی اعدام شدگان نیز منتشر شده است. تنها در مرداد ماه سال ۸۹ سه نوبت اعدام گروهی به تعدادهای ۷۰ ، ۶۳ و ۶۷ نفر اجرا شده است. ‏- اعدام های گروهی و مخفیانه در زندان وکیل آباد بعد از چند ماه توقف، از مهر ماه سال ۹۱ از سر گرفته شده است. در این مدت نیز صدها زندانی دیگر اعدام شده اند. برخی منابع تعداد این زندانی ها را بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ زندانی تخمین میزنند.‏ در اعدام های انجام شده که اکثرا در روزهای یکشنبه و چهارشنبه هر هفته اجرا میشوند در هر نوبت بین ١٠ تا ۵۰ زندانی به صورت دسته جمعی ، مخفیانه و اعلام نشده اعدام شده اند.

پخش بیش از 1500 فرتور پرچم شیر و خورشید نشان در ایران


۱۳۹۱ اسفند ۸, سه‌شنبه

«شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی اگر بدهی خود را می‌خواهد بیاید هواپیماهای ما را ببرد.»



اقتصاد

ایرلاین‌ها: وزارت نفت به جای بدهی هواپیماهایمان را ببرد

عبدالرضا موسوی رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی با بیان این‌که ایرلاین‌های ایران توانایی پرداخت بدهی سوخت خود را ندارند، گفته است: «شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی اگر بدهی خود را می‌خواهد بیاید هواپیماهای ما را ببرد.»
عبدالرضا موسوی رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی گفته است شرکت‌های هواپیمایی ایران توانایی پرداخت بدهی سوخت را ندارند. رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی گفت: «پولی نداریم بابت سوخت به شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی بدهیم، آن‌ها هم اگر بدهی خود را می‌خواهند بیایند هواپیماهای ما را ببرند چون ما پولی نداریم که بابت سوخت بدهیم.»

تحریم‌های بین‌المللی، کمبود ارز خارجی و به‌ویژه افزایش قیمت سوخت در ماه‌های اخیر، بسیاری از هواپیماهای ایران را زمین‌گیر کرده است. گرانی ارزهای خارجی و افزایش بهای بلیط پرواز سبب کاهش حجم مسافران هوایی و تشدید بحران حاکم بر شرکت‌های هواپیمایی شده است.


به گزارش خبرگزاری‌های ایران، رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی، روز دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱ با اشاره به وضعیت بد درآمد ریالی و هزینه‌های ارزی شرکت‌های هواپیمایی گفته است: «در پروازهای خارجی فعلا نرخ سوخت برای ایرلاین‌ها‌ی داخلی، علی‌الحساب لیتری ۷۰۰ تومان محاسبه می‌شود و مابه‌التفاوت تا فوب خلیج فارس را قرار است بعدا دریافت کنند، اما همین جا اعلام می‌کنیم که شرکت‌ها پولی ندارند که بدهند.»

بحران بدهی ایرلاین‌های ایرانی پس از آن شدت گرفت که از ساعت ۹ صبح روز دوشنبه ۱۸ دی تعدادی از پروازهای داخلی در ایران بدون اطلاع قبلی لغو شدند. دلیل لغو پروازها عدم ارائه سوخت توسط شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی به آن دسته از شرکت‌های هواپیمایی عنوان شد که بدهی خود را تسویه نکرده‌اند.

«بدهی ایرلاین‌ها بخشیده نمی‌شود»

در همین زمینه محمود رسولی نژاد مدیرعامل شرکت فرودگاه‌های کشور های یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۱ اعلام کرد: «حتی یک ریال از بدهی ایرلاین‌ها هم بخشیده نمی‌شود.»

به گفته مدیرعامل شرکت فرودگاه های کشور: «جمع بدهی ایرلاین‌ها حدود ۲۵۰ میلیارد تومان است که برای حدود یک سوم این میزان، از ایرلاین‌ها چک گرفتیم که باید تا پایان سال ۹۳ اقساط را پرداخت کنند. الباقی این بدهی هم باید پایان سال ۹۳ حساب کتاب شود.»

اما عبدالرضا موسوی رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی در روز دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱ درباره رقم بدهی شرکت‌های هواپیمایی گفته است: «بدهی بنزینی شرکت‌های هواپیمایی به بیش از ۱۲۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته است.»

آن‌طور که عبدالرضا موسوی گفته است پس از آخرین افزایش نرخ بلیت هواپیما، شرکت‌های هواپیمایی با کاهش تقاضای سفر و افزایش صندلی‌های خالی پرواز مواجه شده‌اند. به گفته وی، هواپیماها در حال حاضر بدون برنامه نگه داشته‌ شده‌اند و بسیاری از پروازها با ظرفیت پایین پرواز می‌کنند.

صنعت هواپیمایی ایران از ابتدای انقلاب و با شروع تحریم‌های اقتصادی همواره با مشکل تهیه‌ قطعات و خرید هواپیماهای نو روبرو بوده است. خبرگزاری فرانسه پیش از این نوشت، بحران شرکت‌های هواپیمایی صدای انتقادآمیز بسیاری از وفاداران به نظام جمهوری اسلامی را نیز بلند کرده است.

 روزنامه محافظه‌کار "جمهوری اسلامی" نیز در رابطه با افزایش بهای قیمت‌ها در عرض یک هفته نوشته است: "تلاش ۳۰ ساله آمریکا موفق نشده بود صنعت هوانوردی ایران را این‌چنین زمین‌گیر کند."


۱۳۹۱ اسفند ۷, دوشنبه

نامه ای به شاهنشاه آریامهر




مریم گوثری
درود بر شاهنشاه اریامهر.

مدتی است که نامه نوشتن به رهبر جمهوری اسلامی مانند نقل نبات شده، و این نامه نگاریها هیچ چیز جز حفظ نظام پلید جمهوری اسلامی نمیباشد، از این رو با خود اندیشه کردم من نیز در این زمان به جای نامه نوشتن به دیوهای چند سر جمهوری اسلامی برای پدر مهربانم که ایران را با تمام وجودش ساخت چند سطری دست به قلم شوم.

اما پدر جان آن زمانی که همه به شما خیانت کردن هیچ دل باخته ای نبود که برای شما نامه بنویسد، هیچ ایرانی با وجدانی نبود که برای حفظ و دفاع از ایران شاهنشاهی از شما بخواهد که برای نسپردن این خاک و آب به دست ملاها  از روی دلسوزی و رحم کوتاه نیایید .

پدران و مادران ما، شورشیان ۵۷  و همه دست در دست هم دادند تا تیشه به ریشه ما، نسل سوخته زدند.
اما نمیتوتنم درک کنم که چرا در آن زمانی که شما به ایرانی قدرتمند می اندیشید و تمام تلاش خود را برای حفظ منافع آریا بوم و توسعه ایران زمین می کردید، به یک باره شما را تنها گذاشتند و به پشتیبانی از خمینی این اهریمن تاریخ ایران زمین که جز، خرابه و منزوی کردن ایران  بعد از ۳۴ سال هیچ چیز از خودش به جا نگذاشت در آمدند.

در تمام مدت پادشاهی شما فقط به خاطر این آرمان بزرگ ، آرمانی که برای رسیدن به آن با همه دشواریها و موانع بسیار ، با توطئه ها و تحریک های فراوان مواجه شدی اما کوشیدن شما برای عظمت ایران بسیار ستودنی بود.

ای پدر کجایی که ببینی سگ های گرسنه بر سر لاشه های گندیده چگونه با هم می جنگنند ، پدر جان کجایی که ببینی نسل سوخته من آتش زیر خاکستر شده اند کجایی که ببینی جوانه های زیر حجاب را ،مادران پارک لاله را، کجایی تا ببینی ………

کجایی ای خسرو دلاور که بشکنی زندان اسکندری را که زیر سلطه این حکومت اخوندی اهریمنی اسیرند ،اما غافل از این که این ملت هنوز زنده اند و در شریانش نفت زرین میجوشد، این ملت بیدار است ،بیداری انها در فریاد خفه شده وبلاگ نویس ها و فریاد گرسنگی آذربایجان زیر آوار برف شنیده میشود.

اما پدر جان ما بیداریم و رگ های آریایی مان در دل این خاک میجوشد و با غیرت و غرور آریایی مان دست در دست هم رودخانه ها و سیلاب ها و سد های ترک برداشته نظام جمهوری ننگین اسلامی را ویران خواهیم کرد، آنچنان که از صفحه روزگار محوشان می کنیم ، تا ایندگان بر زبان نیاورند که چگونه به نسل سوخته ما ویرانه ساخته بوده اند ،و بدانند که این خاک ملک پدری ماست این جا ایران زمین است، سرزمین نیلوفر ها ، نیلوفرهایی که در میان لجن زاربر میخیزند و طلوع سحر را درود میفرستند، سرزمین فریادهای جوشیده ،مروارید های پدید امده به نام ارش ،سرزمین مردان عدالت ،سرزمین اجساد گمنام از مردان و زنانی که جرمشان خرافات ستیزی و فریاد ازادی خواهی بود.

میخواهیم امروز صدای آزادی خواهی این سرزمین باشیم میخواهیم امروز مشتهای گره خورده پیکر جوانان ایران زمین باشم ، میخواهیم صدای مادر تازیانه خورده ستارها و دختران حرمت شکسته باشم.

پدر جان به خاک ایران سوگند که امروزهیچ چیز جز نجات ایران از دست اهریمن دشمن در ذهنم و کلامم نیست وتلاش میکنیم که نسلهای آینده کشورم با سربلندی و غرور مقام والایی را که شایسته آنان است به دست آورد.

در پایان با به عرض برسانم ، شاهنشاها اریامهر ، ما جوانان که نسلمان بابت شورش ۵۷ سوخت، همدیگر را پیدا نمودیم و دست در دست هم تشکلی را  با نام سازمان رستاخیز نوین ایران که یاد آور حزب باشکوه شما هست  را جان دادیم و امروز تبدیل به تنها جریان پادشاهی شده ایم که بر پایه میهن سالاری گام بر می داریم و در راستای حکومت دموکرات و برای آزاد اندیشی ملت ایران تلاش می کنیم. و عزممان را برای اتحاد جریانهای ملی گرا و هوادار پادشاهی جزم کرده ایم. امیدوارم بتوانیم ذره ای از درسهای شما را فرا گرفته باشیم و مانند پدرانمان از این امتحان ملی مردود نشویم.

پاینده ایران 
جاوید سامانه شاهنشاهی ایران

نگارنده: مریم کوثری

مسجد جمکران از آغاز تا امروز


خانم خبرنگاری که احمدی نژاد را به چالش کشید و سانسور شد

 در شبی که از مرتضی حیدری گرفته تا خبرنگاران فارس و ایرنا و رادیو ، همه و همه  سوالاتی کلیشه ای و غیرچالشی از احمدی نژاد پرسیدند ، خبرنگار خبرگزاری مهر ، بخشی از سوالات ملت را از رئیس جمهور پرسید و البته سانسور شد!حاتم خانی

معصومه حاتم خانی ، خبرنگاری بود که بی پروا ، صریح ترین سوال ها را از رئیس جمهور پرسید و این در حالی بود که احمدی نژاد ، قبل از آغاز پرسش ها ، آنها را از پرسیدن چنین سوالاتی ، صراحتاً منع کرده بود.

حاتم خانی پرسید:

«بحثی که خدمت شما دارم ناظر به مباحث اقتصادی والبته انتقادی است. مباحثی است که دغدغه ذهن مردم است. 
 
در ابتدای دولت فرمودید پول نفت را سر سفره مردم می آورید در حالیکه امروز شاهد این هستیم که ارزش پول و دارایی مردم  به یک سوم کاهش پیدا کرده است. وعده دادید 3 میلیون شغل ایجاد می کنید، اما امروز نمایندگان در مجلس شاهد مراجعات مکرر مردم هستند که بیشترین دغدغه شان افزایش بیکاری و تعطیلی کارخانجات است. 
 
شما در ماجرای هدفمندی یارانه ها مدعی شدید که با اجرای این طرح می خواهید پول در جیب مردم بگذارید اما نظرسنجی که از طریق تلویزیون هم پخش شد نشان داد که بیش از 80 درصد مردم می گویند پول یارانه ها را نمی خواهند و خوستار بازگشت قیمت ها به گذشته هستند. 
 
این در حالی است که دیوان محاسبات نیز در گزارشی تاکید کرده است که نیمی از پولی که به عنوان یارانه نقدی به مردم پرداخت شده است از منابع غیرقانونی بوده است. با این حال اصرار دارید مرحله دوم را هم اجرا کنید و تصمیم داشتید در یک قلم بنزین را به 2500 تومان برسانید که البته مجلس جلوی آن را گرفت. 

معصومه حاتم خانی
مهمترین شعاری که شما دادید مبارزه با مفاسد اقتصادی بود و گفتید که می‌خواهید با فساد اکبر مبارزه کنید، حال آنکه  بزرگترین پرونده فساد اقتصادی یعنی همان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در دوران شما اتفاق افتاد. قوه قضائیه را تهدید کردید که کابینه و اطرافیان شما خط قرمز هستند و حتی اجازه رسیدگی به اتهامات آنها را نمی دهید. گفتید پاک ترین دولت بعد از انقلاب هستید در حالیکه بودجه که از مهمترین اسناد انضباطی و مالی کشور است با بالاترین تاخیر در طول تاریخ انقلاب هنوز به مجلس ارائه نشده است .در مورد تحریم ها به درستی گفتید که کاغذ پاره هستند اما امروز همه مشکلات اقتصادی را گردن تحریم ها می اندازید. 
 
همه این وعده ها و عملکرد ها در شرایطی است که امروز رفتارها و گفتارهایی دارید که وحدت شکن است. رفتارهایی که آخرین آنها از سوی رهبر انقلاب غیراخلاقی، غیرقانونی و غیر شرعی اعلام شد. مردم معتقدند که در این وضعیت این نوع رفتارها یک نوع طفره رفتن از پاسخ به مشکلات و مسائلی است که مردم با آن درگیر هستند. مردم می گویند مشکل ما الان معیشت و گرانی است اما از طرفی می بینند که شما مراسمات چند میلیاردی همچون جشن اخیر را در بندرعباس برگزار می کنید. خواهش می کنم به این انتقادات افکار عمومی پاسخ روشن دهید.» 

احمدی نژاد
اما احمدی نژاد او را متهم به بیانیه خوانی سیاسی کرد و سپس به تکرار مکررات پرداخت که در آخر ، این خبرنگار گفت: من که از حرف های شما قانع نشدم،امیدوارم مردم قانع شده باشند. 

پرسش صریح این خبرنگار ، با واکنش برخی خبرنگاران حامی دولت و تعدادی از مسوولان دولت مواجه شد که وی را مورد اهانت قرار داده و متهم به غیرحرفه ای بودن کردند

۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه

بیانیه سازمان رستاخیز نوین ایران در راستای حمایت از بر پایی شورای ملی



http://www.youtube.com/watch?v=t4amjz1pgj0
سازمان رستاخیز نوین ایران بر این باور است که خواستهاى سیاسى مردم ایران بویژه پس از رستاخیز٢۵۶٨ شاهنشاهی برابر با ١٣٨٨ بصورت شفافترى پیام سرنگونی کلیت نظام سیاسى و فکرى إسلامی را در خود داشته، همچنین توجه ویژه به ارزشهای فرهنگی و سیاسى برخواسته از فرهنگ پویای ایرانى در بین نیروهاى جوان بشکلى برجسته نشان داده میشود
 
سازمان رستاخیز نوین ایران بر پایه همین باورمندى إعلان موجودیت کرد و سامانه پادشاهی بر پایه میهن سالارى را ضامن رسیدن به جایگاه شایسته سیاسى فرداى ایران میداند
 
سازمان رستاخیز نوین ایران وظیفه خود میداند که همسو و همقدم با دیگر نهادهاى هوادار پادشاهی در ایجاد جبهه واحد و متشکل هواداران پادشاهی فعالیتهاى خود را گسترش و سازمان دهد
 
سازمان رستاخیز نوین ایران همچنین براى یارى رساندن به ایجاد جبهه واحد مردمى براى گذاراز نظام کنونی حاکم در ایران خود را با تشکیل شوراى ملى همسو و همفکر میداند و حمایت خود را اعلان میکند
 
سازمان رستاخیز نوین ایران وظیفه خود میداند به همآنگونه که در ایجاد جبهه واحد پادشاهی فعالیت خود را ادامه میدهد همچنین به تقویت اتحاد نیرو هاى باورمند به ارزشهاى ایرانى در چهار چوب شوراى ملى نیز کوشا باشد.
 
دبیرخانه سازمان رستاخیز نوین ایران

سازمان رستاخیز نوین ایران بر این باور است که خواستهاى سیاسى مردم ایران بویژه پس از رستاخیز٢۵۶٨ شاهنشاهی برابر با ١٣٨٨ بصورت شفافترى پیام سرنگونی کلیت نظام سیاسى و فکرى إسلامی را در خود داشته، همچنین توجه ویژه به ارزشهای فرهنگی و سیاسى برخواسته از فرهنگ پویای ایرانى در بین نیروهاى جوان بشکلى برجسته نشان داده میشود

سازمان رستاخیز نوین ایران بر پایه همین باورمندى إعلان موجودیت کرد و سامانه پادشاهی بر پایه میهن سالارى را ضامن رسیدن به جایگاه شایسته سیاسى فرداى ایران میداند

سازمان رستاخیز نوین ایران وظیفه خود میداند که همسو و همقدم با دیگر نهادهاى هوادار پادشاهی در ایجاد جبهه واحد و متشکل هواداران پادشاهی فعالیتهاى خود را گسترش و سازمان دهد

سازمان رستاخیز نوین ایران همچنین براى یارى رساندن به ایجاد جبهه واحد مردمى براى گذاراز نظام کنونی حاکم در ایران خود را با تشکیل شوراى ملى همسو و همفکر میداند و حمایت خود را اعلان میکند

سازمان رستاخیز نوین ایران وظیفه خود میداند به همآنگونه که در ایجاد جبهه واحد پادشاهی فعالیت خود را ادامه میدهد همچنین به تقویت اتحاد نیرو هاى باورمند به ارزشهاى ایرانى در چهار چوب شوراى ملى نیز کوشا باشد.

دبیرخانه سازمان رستاخیز نوین ایران
Li

آقای خاتمی با این ویدئو رای ام را از تو پس گرفتم-


بيانيه سازمان رستاخيز نوين ايران در راستاى حمايت از برپایی شوراى ملى


تک چرخ زدن زنان مقابل مردان گناه است


امام جمعه مشهد با انتقاد از ورزش‌.های «تبرجی» زنان مقابل مردان گفته است اینکه «دختر بیاید مقابل چشم مرد نامحرم، موتور سوار شود و با آن لباس و اندام تک چرخ بزند، معصیت خداست.»
« محبت نیوز» - به گزارش روزنامه خراسان٬ آقای علم‌الهدی این اظهارات را در خطبه‌های نماز جمعه این هفته مشهد بیان کرده است.
وی افزوده با شرکت زنان در مسابقات ورزشی خارجی و بین المللی «مخالف» است و همه امور زنان از جمله «ورزش بانوان نیز باید محدود در حوزه عفت و حجاب باشد.»
به نقل از دیگربان، امام جمعه مشهد با انتقاد از رشته ورزشی موتورسورای زنان اظهار کرده است: «می‌گویند موتورسواری زنان؛ کدام زن و دختر می‌رود سوار موتور می‌شود و تک چرخ می‌زند. این خواهر بسیجی می‌رود؟ این زن‌های نمازجمعه می‌روند، این دخترهای فاضله عالمه حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها می‌روند؟ چه کسی می‌رود با موتور تک چرخ بزند؟»
وی خطاب به افرادی که این رشته ورزشی را تصویب کرده‌اند نیز گفته است: «فکر کرده‌اید می‌توانید با این کار‌هایتان یک مشت بی‌دین را جذب خودتان بکنید و در عرصه انتخابات دنبال جریان شما راه بیفتند؟»
به گفته علم‌الهدی «در این مملکت افراد بی‌دین آن قدر زیاد نیستند که بگوییم رای آنان در سرنوشت انتخابات اثر می‌گذارد.»
بسیاری از روحانیون تندرو در ایران با حضور زنان در میادین ورزشی مخالف هستند. با این حال زنان ایرانی در سال‌های اخیر توانسته‌اند در مسابقات بین‌المللی شرکت کنند.
علم‌الهدی در بخش دیگری از اظهارات خود در کنایه به علی مطهری نیز گفته است: «دیگر وقتی رهبر انقلاب سیاست داخلی و خارجی را تبیین کردند، اگر یک آقایی بیاید در مجلس یا جای دیگر بگوید که من از فرمان رهبر انقلاب اطاعت می‌کنم، اما نظریه ایشان را قبول ندارم، این زاویه با ولایت و جدایی از رهبری است.»
آقای مطهری بعد از اظهارات علی خامنه‌ای که استیضاح وزیر سابق کار را «غلط» خوانده بود٬ گفت که وی استیضاح یادشده را نادرست نمی‌داند.
این نماینده مجلس افزوده بود که می‌توان با برخی نظرات ولی فقیه موافق نبود٬ اما باید در عمل از این مقام «تبعیت» کرد.

دستگيري و دادگاه و حكم ارتداد به يك دانشجو در اصفهان


دستگيري و دادگاه و حكم ارتداد به يك دانشجو در اصفهان 

يكي از دانشجويان دانشگاه گيلان كه در رشته مهندسي معماري دوره كارشناسي ارشد را ميگذارند بجرم خودساخته ارتداد به اعدام محكوم ميشود .  به گزارش ایران خبر وي كه در تز خود در رشته درسي اش در خصوص مرمت آثار تاريخي درخصوص معماري اديان مطالبي متشکل از شناخت ۷  دين برتر جهان يعني اسلام مسيحيت شنتوي زرتشت بودا سيک يهود نوشته بود و آنرا به استاد كلاس تحويل ميدهد، استاد كه از مزدوران رژيم آخوندي بود پس از مطالعه تز آنرا به حراست دانشگاه تحويل ميدهد . حراست نيز با خواندن تز مربوطه طي شکايت به دادگاه انقلاب اصفهان وبعد ازآن درشعبه۱۰۳به قضاوت قاضي دياني اين دانشجو را به جرم ارتداد محکوم به اعدام ميكند. ازپرس قضايي پرونده شخصي به نام سياف زاده بوده و به استنادقوانین ضدّ بشری رژیم نامبرده را از حيث اعلام به کتب جعلي به تحمل ۱سال حبس تعزيري از حيث استفاده از سند مجعول به تحمل يک سال حبس تعزيري از حيث هتک حرمت وتشويش اذهان عمومي به تحمل يک سال حبس تعزيري وتحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد ودر خصوص حکم ارتداد با توجه به مدارک موجود در پرونده وعدم توبه متهم نامبرده رامرتد ملي فرض شده وبه اعدام با چوبه دار درحضور عادلين محکوم مينمايد راي صادره حضوري ظرف۲۰روز پس از ابلاغ قابل اعتراض ورسيدگي در محاکم تجديد نظر استان ميباشد.
دستگيري و دادگاه و حكم ارتداد به يك دانشجو در اصفهان

يكي از دانشجويان دانشگاه گيلان كه در رشته مهندسي معماري دوره كارشناسي ارشد را ميگذارند بجرم خودساخته ارتداد به اعدام محكوم ميشود . به گزارش ایران خبر وي كه در تز خود در رشته درسي اش در خصوص مرمت آثار تاريخي درخصوص معماري اديان مطالبي متشکل از شناخت ۷ دين برتر جهان يعني اسلام مسيحيت شنتوي زرتشت بودا سيک يهود نوشته بود و آنرا به استاد كلاس تحويل ميدهد، استاد كه از مزدوران رژيم آخوندي بود پس از مطالعه تز آنرا به حراست دانشگاه تحويل ميدهد . حراست نيز با خواندن تز مربوطه طي شکايت به دادگاه انقلاب اصفهان وبعد ازآن درشعبه۱۰۳به قضاوت قاضي دياني اين دانشجو را به جرم ارتداد محکوم به اعدام ميكند. ازپرس قضايي پرونده شخصي به نام سياف زاده بوده و به استنادقوانین ضدّ بشری رژیم نامبرده را از حيث اعلام به کتب جعلي به تحمل ۱سال حبس تعزيري از حيث استفاده از سند مجعول به تحمل يک سال حبس تعزيري از حيث هتک حرمت وتشويش اذهان عمومي به تحمل يک سال حبس تعزيري وتحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد ودر خصوص حکم ارتداد با توجه به مدارک موجود در پرونده وعدم توبه متهم نامبرده رامرتد ملي فرض شده وبه اعدام با چوبه دار درحضور عادلين محکوم مينمايد راي صادره حضوري ظرف۲۰روز پس از ابلاغ قابل اعتراض ورسيدگي در محاکم تجديد نظر استان ميباشد.

۱۳۹۱ اسفند ۵, شنبه

saied shemirani شهبانو فرح پهلوی، دوران پرتنش ولی‌ طللایئ


شاه ایران برگرد Shah come Back


قابل توجه پناهجویان و فعالین سیاسی : دستگیری حلقه جاسوسی علیه اپوزیسیون و پناهجویان ایران توسط پلیس


دویچه وله : پلیس اسپانیا یک حلقه جاسوسی علیه اپوزیسیون ایران را دستگیر کرده است. دو مرد و یک زن به اتهام تعقیب و تهدید فعالان سیاسی ایرانی مخالف جمهوری اسلامی در مادرید و سانتاندر در شمال این کشور دستگیر شده‌اند.
وزارت کشور اسپانیا روز جمعه (۲۲ فوریه/۴ اسفند) اعلام کرد که پلیس این کشور سه نفر را دستگیر کرده ‌است که مظنون به فعالیت جاسوسی و خبرچینی علیه اپوزیسیون ایران بوده‌اند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، این افراد مظنون در یک سازمان غیردولتی (NGO) اسپانیایی نفوذ کرده بودند که در عرصه کمک به پناهجویان فعال است.
این سه تن متهم هستند به اینکه ایرانیان پناهجوی عقیدتی را شناسایی می‌کرده‌اند و اطلاعات آن‌ها را به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران انتقال می‌داده‌اند.
یکی از این سه تن در سفارت جمهوری اسلامی در مادرید کار می‌کرده، ولی هنوز مشخص نیست که چه سمتی در این سفارت‌خانه داشته است.
در اطلاعیه وزارت کشور اسپانیا آمده است که دستگیر‌ی‌ها در شهر توره‌لاوگا واقع در شمال کشور و در مادرید، پایتخت اسپانیا، صورت گرفته‌اند. زمان دستگیری‌ها مشخص نیست.
به گزارش خبرگزاری آلمان، این حلقه جاسوسی با سفارت ایران در مادرید در تماس بوده ‌است.
یکی از سه نفر دستگیر شده، زنی است با تابعیت اسپانیایی که حرفه‌اش مشاورت حقوقی بوده است. یکی دیگر از آنان نیز دارای تابعیت اسپانیایی است و به عنوان مترجم کار می‌کرده است. هر دو نفر به یکی از سازمان‌های فعالان دگراندیش ایرانی در توره‌لاوگا نفوذ کرده بودند.
گفته می‌شود، بر پایه اطلاعاتی که این سه تن به مقامات امنیتی جمهوری اسلامی داده بودند، یک مخالف ایرانی به‌طور غیرقانونی در سفارت ایران در مادرید بازداشت شده بود

رادیو فردا از ترس محبوبیت شاهزاده امسال نام او را از فهر ست نظرسنجی حذف کرد


http://omiddana.com/?p=2434
وقتی عکس العمل رسانه ها را می بینیم به این پی می بریم چه کسانی و چه گروههایی پشت صحنه اداره کردن این رسانه ها هستند.سال گذشته رادیو فردا که کپه سنگین آن در دستان اصلاح طلبان خط امامی و مجموع شورشیان ۵۷ هست آمد و در نظر سنجی شخصیت های خبر ساز سال نام شاهزاده رضا پهلوی را گنجانید تا با قرار دادن نام او در کنار موسوی و خامنه ای و احمدی نژاد و اصغر فرهادی که اسکار برده بود او را به عنوان شخصیتی که از نظر مردم در نظر سنجی در رده های چهار و پنج جامعه ایرانی هست قلمداد کند اما با رای قاطع ملت ایران شاهزاده مقام اول را کسب کرد. حتی رادیو فردا در یک عمل کاملا خلاف موازین به محض اسکار گرفتن اصغر فرهادی رای گیری را در فیس بوک تکرار شده که لاقل ایشان را دوم کند ولی بازهم نتوانست .
 
 
امسال از اشتباه گذشته درس گرفت و به کل نام شاهزاده را در نظر سنجی قرار نداد چون میدانست امسال با گام بزرگ شاهزاده رضا پهلوی برای رهایی ملت ایران و مذاکرات با دول اروپایی و کشورهایی مثل چین خبر سازترین چهره سال هست و امسال با رای قاطع تر و بیشتری از پارسال مقام اول را کسب میکند و دیگر اصغر فرهادی اسکار برده ای نیست که بتواند با شاهزاده رقابت کند. همین یک ماه پیش هم شاهزاده در بین ۳۰۰ میهمان برنامه افق صدای امریکا با رای قاطع اول شد. جایی که او یک تنه با بسیاری از شورشیان ۵۷ رقابت داشت ولی مردم ایران آگاه هستند که به چه کسی رای دهند و خادم را از خائن به خوبی تشخیص میدهند.
 
حال من به عنوان یک وبلاگ نویس از رادیو فردا چند مورد را میخواهم :
 
1-این اسامی که انتخاب شده اند بر چه اساسی خبر ساز ترین هستند؟ از نظر من به جز محمود احمدی نژاد و ستار بهشتی بقیه اسامی هیچگونه خبری نداشته اند. میرحسین موسوی که یکسال کلامی نگفته خبر ساز بوده یا ابولفضل قدیانی ؟ یا جعفر پناهی که از او هم خبری نبوده ؟ یا تاجرزاده ؟ گویا جمع شورشیان ۵۷ جمع هست که با علی لاریجانی هم این جمع تکمیل میشود !
۲-رادیو فردا باید آن روزنامه نگارانی که که این اسامی را اعلام کرده با اسامی و نام هایی که معرفی کرده اند بیاورد تا ما پی ببریم چه کسانی هستند که اینقدر شعور و سواد نداشته اند و اسامی خود را روزنامه نگار گذاشته اند؟
۳-رادیو فردا باید از ملت ایران بابت این انتخاب عذر خواهی کند.
 
در پایان توجه شما را به یک کامنت زیبا که زیر این نظر سنجی نوشته شده است جلب میکنم
آدرس نظر سنجی :
https://www.facebook.com/questions/10151452843083841/
 
برای مهندسی بهتر انتخابات و جلوگیری از بی آبرویی بیشتر در آینده، پیشنهاد می کنم که به موارد زیر عمل فرمائید:
۱- شورای محترم نگهبان رادیوفردا(با نام مستعارکارشناسان، روزنامه نگاران و صاحبنظران) اسامی زیر را برای انتخابات تائید صلاحیت فرمایند: آقا سید میرحسین موسوی ، آیت اله اکبر رفسنچان بهرمان، علمدار چپقچیان لنئنی، گل کوفته بی حیای اصل، مایکل پاکستان شرق و چند تا اسم خوشنام ولی گمنام از زندانیان مظلوم و دنیای هنر
۲- یک شعبه دادستانی در رادیوفردا افتتاح شده و از سه ماه قبل هر روز یکی از دختران میرحسین و یا دختر خاله ها و عمه ها را احضار کنند و هفته ای یک بار هم مهدی و فائزه هاشمی را به اعدام محکوم کنند. ضمنا همه از شوهرانشان طلاق بگیرند و به گردن احمدی نژاد بیاندازند. شما هم از تولید به مصرف خبرها را داغ داغ با عکس و تفصیل پخش کنید.
۳- نیروهای غیبی را از ابتدا وارد عمل کنید و به دو نفر اول انتخابی از روز اول هزار رای خالص اختصاص دهید تا مردم فکر کنند که خیلی محبوبند(کاری که در مورد پرخواننده ترین مطالب انجام می گیرد)
۴- برای انتخابات جاری هم توصیه می شود که بگردید چند تا خبر از توی آرشیو سال های گذشته در مورد افراد مورد نظرتان پیدا کنید و دوباره بطور مکرر پخش کنید و آمار بیشترین خواننده را به آن اختصاص دهید(کسی به کسی نیست مردم به شما ایمان آورده اند، باورکنید)
 
نگارنده: مبارز نستوه

وقتی عکس العمل رسانه ها را می بینیم به این پی می بریم چه کسانی و چه گروههایی پشت صحنه اداره کردن این رسانه ها هستند.سال گذشته رادیو فردا که کپه سنگین آن در دستان اصلاح طلبان خط امامی و مجموع شورشیان ۵۷ هست آمد و در نظر سنجی شخصیت های خبر ساز سال نام شاهزاده رضا پهلوی را گنجانید تا با قرار دادن نام او در کنار موسوی و خامنه ای و احمدی نژاد و اصغر فرهادی که اسکار برده بود او را به عنوان شخصیتی که از نظر مردم در نظر سنجی در رده های چهار و پنج جامعه ایرانی هست قلمداد کند اما با رای قاطع ملت ایران شاهزاده مقام اول را کسب کرد. حتی رادیو فردا در یک عمل کاملا خلاف موازین به محض اسکار گرفتن اصغر فرهادی رای گیری را در فیس بوک تکرار شده که لاقل ایشان را دوم کند ولی بازهم نتوانست .


امسال از اشتباه گذشته درس گرفت و به کل نام شاهزاده را در نظر سنجی قرار نداد چون میدانست امسال با گام بزرگ شاهزاده رضا پهلوی برای رهایی ملت ایران و مذاکرات با دول اروپایی و کشورهایی مثل چین خبر سازترین چهره سال هست و امسال با رای قاطع تر و بیشتری از پارسال مقام اول را کسب میکند و دیگر اصغر فرهادی اسکار برده ای نیست که بتواند با شاهزاده رقابت کند. همین یک ماه پیش هم شاهزاده در بین ۳۰۰ میهمان برنامه افق صدای امریکا با رای قاطع اول شد. جایی که او یک تنه با بسیاری از شورشیان ۵۷ رقابت داشت ولی مردم ایران آگاه هستند که به چه کسی رای دهند و خادم را از خائن به خوبی تشخیص میدهند.

حال من به عنوان یک وبلاگ نویس از رادیو فردا چند مورد را میخواهم :

1-این اسامی که انتخاب شده اند بر چه اساسی خبر ساز ترین هستند؟ از نظر من به جز محمود احمدی نژاد و ستار بهشتی بقیه اسامی هیچگونه خبری نداشته اند. میرحسین موسوی که یکسال کلامی نگفته خبر ساز بوده یا ابولفضل قدیانی ؟ یا جعفر پناهی که از او هم خبری نبوده ؟ یا تاجرزاده ؟ گویا جمع شورشیان ۵۷ جمع هست که با علی لاریجانی هم این جمع تکمیل میشود !
۲-رادیو فردا باید آن روزنامه نگارانی که که این اسامی را اعلام کرده با اسامی و نام هایی که معرفی کرده اند بیاورد تا ما پی ببریم چه کسانی هستند که اینقدر شعور و سواد نداشته اند و اسامی خود را روزنامه نگار گذاشته اند؟
۳-رادیو فردا باید از ملت ایران بابت این انتخاب عذر خواهی کند.

در پایان توجه شما را به یک کامنت زیبا که زیر این نظر سنجی نوشته شده است جلب میکنم
آدرس نظر سنجی :
https://www.facebook.com/questions/10151452843083841/

برای مهندسی بهتر انتخابات و جلوگیری از بی آبرویی بیشتر در آینده، پیشنهاد می کنم که به موارد زیر عمل فرمائید:
۱- شورای محترم نگهبان رادیوفردا(با نام مستعارکارشناسان، روزنامه نگاران و صاحبنظران) اسامی زیر را برای انتخابات تائید صلاحیت فرمایند: آقا سید میرحسین موسوی ، آیت اله اکبر رفسنچان بهرمان، علمدار چپقچیان لنئنی، گل کوفته بی حیای اصل، مایکل پاکستان شرق و چند تا اسم خوشنام ولی گمنام از زندانیان مظلوم و دنیای هنر
۲- یک شعبه دادستانی در رادیوفردا افتتاح شده و از سه ماه قبل هر روز یکی از دختران میرحسین و یا دختر خاله ها و عمه ها را احضار کنند و هفته ای یک بار هم مهدی و فائزه هاشمی را به اعدام محکوم کنند. ضمنا همه از شوهرانشان طلاق بگیرند و به گردن احمدی نژاد بیاندازند. شما هم از تولید به مصرف خبرها را داغ داغ با عکس و تفصیل پخش کنید.
۳- نیروهای غیبی را از ابتدا وارد عمل کنید و به دو نفر اول انتخابی از روز اول هزار رای خالص اختصاص دهید تا مردم فکر کنند که خیلی محبوبند(کاری که در مورد پرخواننده ترین مطالب انجام می گیرد)
۴- برای انتخابات جاری هم توصیه می شود که بگردید چند تا خبر از توی آرشیو سال های گذشته در مورد افراد مورد نظرتان پیدا کنید و دوباره بطور مکرر پخش کنید و آمار بیشترین خواننده را به آن اختصاص دهید(کسی به کسی نیست مردم به شما ایمان آورده اند، باورکنید)

نگارنده: مبارز نستوه

تقدیر خامنه ای از یاغی خود


عدالت اسلامی؛ بریدن دست جوان دزد است، ویا خروج میلیون ها دلار از کشور؟


روزنامه خراسان گزارش می دهد که دیروز سه شنبه ۲۰ مهرماه برابر ۱۲ اکتبر در زندان مشهد دست جوانی را به گناه دزدی از بدن جدا کردند.
روزنامه سان تورانتو کانادا (sun) نیز گزارش می دهد که پنج شنبه گذشته دست پنج جوان را در زندان همدان از بدن جدا کردند.
به راستی زشتی این جنایت و عملکرد حیوانی را چه گونه و به چه زبانی می توان بیان کرد؟.
ما در چه زمانی زندگی می کنیم؟ دوره غار نشینی؟ عهد حجر؟ و یا در دوره بربریت؟
در کجای دنیا سوای این کشورهای دوراز فرهنگ اسلامی، به جرم دزدی که آن هم می تواند به دلیل کمبودهای اجتماعی، و عوامل روحی و روانی خانوادگی باشد، دست انسانی را از بدن جدا می کنند؟
در یک جامعه بهم ریخته نامناسب و یا فاسد، و یا در میان یک خانواده با افراد دچار بیماری های روانی، می توان انتظار داشت که یک و یا چند فرزند از تربیت و آموزش درست برکنار بمانند، و جوانی از آن خانواده به طور ناخواسته به سوی کارهای نامناسب مانند دزدی گرایش پیدا کند.
فقر و تنگدستی، و خجالت روی همسر و فرزندان، می تواند مرد بخت برگشته و نا امید را به دزدی وادارد.
آیا پیامد این جنایت یک عمر سرخوردگی، خرد و پایمال شدن شخصیت و اراده، و ناتوانی جسمی قربانی رژیم نیست؟ چگونه چنین انسانی می تواند در جامعه سر بلند کرده، و چگونه می تواند به روی بستگان، دوستان، و آشنایان خود نگاه کند؟. آیا قربانی این جنایت از شرم و خجالت ناچار نمی شود که تا پایان عمر خود گوشه نشین شود، و یا حتی خودکشی کند؟.
از آن چه گفته شد، میل و کشش به دزدی، و یا هر حرکت غیر انسانی در یک جامعه، ناشی از کم و کاست آن جامعه بوده، که مسئولیت مستقیم آن، خود رژیم می باشد.
اگر رژیم، خوب و مردمی باشد، نوجوان، و جوان به درستی و شایستگی تربیت می شود، و هرگز کاری ناشایست و ناخواسته آن اجتماع، از او سر نخواهد زد.
تا آن جا که ما می دانیم جدا کردن و قطع بخشی از بدن، میان ۲۵۰۰-۴۰۰۰ سال پیش، به دستور شاهان دیکتاتور کلده و آشور مانند نبوپولسر و آشور بانی پال انجام می شد. بعدها، اسلام این عمل حیوانی و بربریت را به عنوان قانون برای جلو گیری از دزدی برگزید.

فردا از آن مردم ایران است

فردا از آن مردم ایران است
 از همه بخش های جامعه به ویژه نیروهای مسلح، دعوت بعمل می آورم، تا در راستای برقراری آشتی ملی، به آغوش گرم مردم، جهت گذر دمکراتیک و بدور از خشونت از نظام فقاهتی، برای باز سازی و استفاده بهینه از توانمندی های موجود كشور و برقراری اقتصادی سالم و پویا، تامین عدالت اجتماعی و بازگرداندن «فضای اعتماد» بپیوندید.
 رضا پهلوی
فردا از آن مردم ایران است
از همه بخش های جامعه به ویژه نیروهای مسلح، دعوت بعمل می آورم، تا در راستای برقراری آشتی ملی، به آغوش گرم مردم، جهت گذر دمکراتیک و بدور از خشونت از نظام فقاهتی، برای باز سازی و استفاده بهینه از توانمندی های موجود كشور و برقراری اقتصادی سالم و پویا، تامین عدالت اجتماعی و بازگرداندن «فضای اعتماد» بپیوندید.
رضا پهلوی

فروهر یک نماد کاملا انسانی است که باید در دستان تمام مردم این کره خاکی باشد ...


فروهر یک نماد کاملا انسانی است که باید در دستان تمام مردم این کره خاکی باشد ...

چند وقت پیش در سایت هواداران ارسنال در ایران سسک فابرگاس به عنوان بهترین بازیکن ارسنال در فصل 10-2009 برگزیده شد و به عنوان هدیه یک تندیس فروهر که نشانه ی تمدن ایران زمین است به فابرگاس ارسال شد. ارسنال نیز برای قدردانی عکس این نشان در دستان فابرگاس را به ایران ایمیل کرد.
فروهر یک نماد کاملا انسانی است که باید در دستان تمام مردم این کره خاکی باشد ...

چند وقت پیش در سایت هواداران ارسنال در ایران سسک فابرگاس به عنوان بهترین بازیکنارسنال در فصل 10-2009 برگزیده شد و به عنوان هدیه یک تندیس فروهر که نشانه ی تمدن ایران زمین است به فابرگاس ارسال شد. ارسنال نیز برای قدردانی عکس این نشان در دستان فابرگاس را به ایران ایمیل کرد.
Lik

مردان خدمتگزار به ایران را بشناسیم.


مردان خدمتگزار به ایران را بشناسیم.
مردان خدمتگزار به ایران را بشناسیم.

    دستگيري و دادگاه و حكم ارتداد به يك دانشجو در اصفهان



    دستگيري و دادگاه و حكم ارتداد به يك دانشجو در اصفهان 

يكي از دانشجويان دانشگاه گيلان كه در رشته مهندسي معماري دوره كارشناسي ارشد را ميگذارند بجرم خودساخته ارتداد به اعدام محكوم ميشود . وي كه در تز خود در رشته درسي اش در خصوص مرمت آثار تاريخي درخصوص معماري اديان مطالبي متشکل از شناخت 7دين برتر جهان يعني اسلام مسيحيت شنتوي زرتشت بودا سيک يهود نوشته بود و آنرا به استاد كلاس تحويل ميدهد، استاد كه از مزدوران رژيم آخوندي بود پس از مطالعه تز آنرا به حراست دانشگاه تحويل ميدهد . حراست نيز با خواندن تز مربوطه طي شکايت به دادگاه انقلاب اصفهان وبعد ازآن درشعبه 103به قضاوت قاضي دياني اين دانشجو را به جرم ارتداد محکوم به اعدام ميكند که بازپرس قضايي پرونده شخصي به نام سياف زاده بوده و متن حکم را به شرح زير طي پرونده به تاريخ حكم 88.8.14 شماره پرونده به کلاسه 880144ک 103 و شماره دادنامه 880997376030324 مرجع رسيدگي شعبه 103دادگاه انقلاب شاهين شهر احاله ميدهد .
شکايت دانشگاه دولتي گيلان به وکالت سعيد حدادي
متهم x به آدرس (زندان مرکزي اصفهان الف طا)
موضوع : الف - مباشرت درجعل سند ملي واستفاده از سند مجعول ب - ارتداد ج -هتک حرمت وتشويش اذهان عمومي
گردشکار - خواهان دادخواستي به خواسته فوق به طرفيت خوانده بالا تقديم داشته که پس از ارجاع به اين شعبه وثبت به کلاسه فوق وجرم تشريفات قانوني در وقت (فوق العاده-مقرر) دادگاه به تصدي امضا کننده زير تشکيل است وبا توجه به محتويات پرونده ختم رسيدگي را اعلام وبه شرح زير مبادرت به صدور راي مينمايد
راي دادگاه
درخصوص اتهام وارده به آقاي x دانشجوي کارشناسي ارشد معماري دانشگاه گيلان فاقد سابقه کيفري ساکن شاهين شهر فعلا زندان مرکزي اصفهان قسمت اطلاعات وامنيت مبني بر موضوعات اعلام شده دربالا وشکايت واظهارات شکات درمراحل تحقيق پرونده وبا عنايت به استعلامات صورت گرفته از مراجع وکارشناسان اهل فن درخصوص پايان نامه متهم درصفحات (4-8-14-52-74)پرونده وباعنايت به تحقيقات صورت گرفته از متهم درمراحل تحقيق واقارير متهم درمرحله تحقيق و در محضر دادگاه و پذيرش ادعاي شکايت اراديف واقرار به اينکه به عنوان يک دانشجونظريات خود را پس از چند سال تحقيق به قلم آورده وباحيث به اينکه منابع وي کاملا جعلي ميباشد (بنا به نظر کارشناسان ) وبا عنايت به دفاعيات واظهارات بلا وجه وي درمحضردادگاه وکيفر خواست صادره وعدم پشيماني از اجراي جرم لذا وقوع بزه هاي انتسابي ازناحيه نامبرده محرز ومسلم است ودادگاه به استناد 18(تبصره) 698-47-534-535-قانون مجازات اسلامي نامبرده را از حيث اعلام به کتب جعلي به تحمل 1سال حبس تعزيري از حيث استفاده از سند مجعول به تحمل يک سال حبس تعزيري از حيث هتک حرمت وتشويش اذهان عمومي به تحمل يک سال حبس تعزيري وتحمل 74 ضربه شلاق محکوم مينمايد ودر خصوص حکم ارتداد با توجه به مدارک موجود در پرونده وعدم توبه متهم نامبرده وفق ماده 698نامبرده مرتد ملي فرض شده وبه اعدام با چوبه دار درحضور عادلين محکوم مينمايد راي صادره حضوري .ظرف 20روز پس از ابلاغ قابل اعتراض ورسيدگي در محاکم تجديد نظر استان ميباشد ودر خصوص حکم اعدام پس از تاييد ديوان کل کشور ورييس محترم قوه قضاييه قابل اجرا ميباشد
رييس شعبه 103دادگاه عمومي وانقلاب
علي دياني
    دستگيري و دادگاه و حكم ارتداد به يك دانشجو در اصفهان

    يكي از دانشجويان دانشگاه گيلان كه در رشته مهندسي معماري دوره كارشناسي ارشد را ميگذارند بجرم خودساخته ارتداد به اعدام محكوم ميشود . وي كه در تز خود در رشته درسي اش در خصوص مرمت آثار تاريخي درخصوص معماري اديان مطالبي متشکل از شناخت 7دين برتر جهان يعني اسلام مسيحيت شنتوي زرتشت بودا سيک يهود نوشته بود و آنرا به استاد كلاس تحويل ميدهد، استاد كه از مزدوران رژيم آخوندي بود پس از مطالعه تز آنرا به حراست دانشگاه تحويل ميدهد . حراست نيز با خواندن تز مربوطه طي شکايت به دادگاه انقلاب اصفهان وبعد ازآن درشعبه 103به قضاوت قاضي دياني اين دانشجو را به جرم ارتداد محکوم به اعدام ميكند که بازپرس قضايي پرونده شخصي به نام سياف زاده بوده و متن حکم را به شرح زير طي پرونده به تاريخ حكم 88.8.14 شماره پرونده به کلاسه 880144ک 103 و شماره دادنامه 880997376030324 مرجع رسيدگي شعبه 103دادگاه انقلاب شاهين شهر احاله ميدهد .
    شکايت دانشگاه دولتي گيلان به وکالت سعيد حدادي
    متهم x به آدرس (زندان مرکزي اصفهان الف طا)
    موضوع : الف - مباشرت درجعل سند ملي واستفاده از سند مجعول ب - ارتداد ج -هتک حرمت وتشويش اذهان عمومي
    گردشکار - خواهان دادخواستي به خواسته فوق به طرفيت خوانده بالا تقديم داشته که پس از ارجاع به اين شعبه وثبت به کلاسه فوق وجرم تشريفات قانوني در وقت (فوق العاده-مقرر) دادگاه به تصدي امضا کننده زير تشکيل است وبا توجه به محتويات پرونده ختم رسيدگي را اعلام وبه شرح زير مبادرت به صدور راي مينمايد
    راي دادگاه
    درخصوص اتهام وارده به آقاي x دانشجوي کارشناسي ارشد معماري دانشگاه گيلان فاقد سابقه کيفري ساکن شاهين شهر فعلا زندان مرکزي اصفهان قسمت اطلاعات وامنيت مبني بر موضوعات اعلام شده دربالا وشکايت واظهارات شکات درمراحل تحقيق پرونده وبا عنايت به استعلامات صورت گرفته از مراجع وکارشناسان اهل فن درخصوص پايان نامه متهم درصفحات (4-8-14-52-74)پرونده وباعنايت به تحقيقات صورت گرفته از متهم درمراحل تحقيق واقارير متهم درمرحله تحقيق و در محضر دادگاه و پذيرش ادعاي شکايت اراديف واقرار به اينکه به عنوان يک دانشجونظريات خود را پس از چند سال تحقيق به قلم آورده وباحيث به اينکه منابع وي کاملا جعلي ميباشد (بنا به نظر کارشناسان ) وبا عنايت به دفاعيات واظهارات بلا وجه وي درمحضردادگاه وکيفر خواست صادره وعدم پشيماني از اجراي جرم لذا وقوع بزه هاي انتسابي ازناحيه نامبرده محرز ومسلم است ودادگاه به استناد 18(تبصره) 698-47-534-535-قانون مجازات اسلامي نامبرده را از حيث اعلام به کتب جعلي به تحمل 1سال حبس تعزيري از حيث استفاده از سند مجعول به تحمل يک سال حبس تعزيري از حيث هتک حرمت وتشويش اذهان عمومي به تحمل يک سال حبس تعزيري وتحمل 74 ضربه شلاق محکوم مينمايد ودر خصوص حکم ارتداد با توجه به مدارک موجود در پرونده وعدم توبه متهم نامبرده وفق ماده 698نامبرده مرتد ملي فرض شده وبه اعدام با چوبه دار درحضور عادلين محکوم مينمايد راي صادره حضوري .ظرف 20روز پس از ابلاغ قابل اعتراض ورسيدگي در محاکم تجديد نظر استان ميباشد ودر خصوص حکم اعدام پس از تاييد ديوان کل کشور ورييس محترم قوه قضاييه قابل اجرا ميباشد
    رييس شعبه 103دادگاه عمومي وانقلاب
    علي دياني

    اینجا تکزاس نیست - اصفهان است (سرقت مسلحانه گروهی)

    - گزارشی از سرقت مسلحانه همراه با آتش سنگین و گروگان گیری

    ۱۳۹۱ اسفند ۳, پنجشنبه

    قاضی صلواتی های، بیرون از زندان بیشمارند.


    http://omiddana.com/?p=2375
قاضی صلواتی های، بیرون از زندان بیشمارند.
در نوشتار پیشینم به نام (روزهای بارجویی، سلول انفرادی، قاضیان پس از آزادی) اشاراتی به هتاکان بی ریشه در ارتباط با دوران بازجویی های که بر من گذشته است داشتم.
 
زمانی که بازداشت شدم و در چارچوب هرسناک زندان جمهوری اسلامی دوران حبس خویش را میگذارندم، بزرگترین و مهم ترین حامی من همسر مهربانم (نازنین زرین کلاه) بود. بنا به فرهنگ نادرست غالب اسلامی بر سرزمین ما شایعه پراکنی ها نخست از سوی قاضی صلواتی های بیرون از زندان آغاز و رفته رفته دامنه همه اطرافیان من را گرفت. 
در آن زمان به یکباره از همه سو شنیده می شد، نازنین زرین کلاه همسرش امید دانا او را به وزارت اطلاعات فروخته است، و دلیل بازداشت امید دانا همکاری همسر وی با وزارت اطلاعات می باشد.
 
آن روزها سیاه و پر از درد هر دوشنبه بامداد که نازنین به ملاقات من در اوین می آمد، در چشمانم نگاه می کرد و میگفت : ببین مردم ما به کجا رسیده اند، اگر آنان جای من بودند و زیر فشار بازجویی قرار می گرفتند روشن نبود چه ها می گفتند، اما منی که قرص ایستادم و کلامی بر علیه تو و یارانمان به زبان نیاوردم و تمامی تلاشم را برای فرار همسرم به کار گرفتم و حتا در آن زمان تمام طلاهای خود را فروختم، اینگونه مزد دستم را می دهند و با وقاحت من را محکوم به همکاری با وزارت اطلاعات میکنند، و می گویند من خود با دست های خویش همسرم را تحویل سربازان اسلام داده ام و همیشه در این لحطه اشک از چشمان همسر عزیزم سرازیر میشد و جگر من را در زندان به آتش میکشید.
 
آری قاضیان بیرون از زندان سنگ دل تر از قاضی صلواتی میباشند.
آری در همان زمان که دوران محکومیت خویش را میگذراندم، از گوشه و کنار به گوشم میرسید، کسانی که حتا کوچکترین هزینه ای برای باورهایشان تا کنون نداده اند، چگونه در ارتباط با فداکاریهای من و همسرم در کرسی قاضی صلواتی تکیه زده اند، و دست به لجن پراکنی میزنند.
 
روزهای نخست بازداشتم از هجمه نظرات قاضیان بیرون از زندان دلم به شدت می شکست وبسیار کلافه می شدم، اما رفته رفته برایم عادت شد، و تصمیم گرفته هر آنچه را که از این بی خردان به گوشم میرسد را با یک گوش بشونم و از گوش دیگرم رد کنم، که خوشبختانه من و همسرم در این ارتباط در همان ۶ ماه نخست حبسم توانستیم بر حرفهای بی پایه و اساس غلبه کنیم و نگذاریم که بر روی ما تاثیر منفی بگذارد، و تا به امروز در این امر به خوبی توانسته ایم بر بی خردان قاضی چیره شویم، زیرا من و همسرم میدانیم کی بوده ایم و کی هستیم و چه کردیم و چه می کنیم و همین ما را بس.
 
به تازگی داشتم اندیشه میکردم، در مدتی که به خارج آمدم در نوشتارها و رادیو و تلویزیونها پارسی زبان بارها مطالبی در ارتباط با خودم شنیدم که به هیچ روی حقیقت نداشته و ندارد. 
در این ارتباط با همسرم مشورتی کردم، و پرسیدم براستی ریشه اتهام زنی کور و یا یک کلاغ چهل کلاغ در نزد مردم ما کجاست؟
چرا برخی از مردم ما به قدری شرافت خویش را کنار گذاشته اند، که بدون هیچگونه هزینه پرداختند و یا دانش در مسئله مورد بحث به خود پروانه میدهند، در ارتباط با دیگران در کرسی قضاوت بنشینند؟ و بدون ذره ای وجدان در ارتباط با اشخاص دست به لجن پراکنی بزنند؟
 
از من و همسرم که گذشت، ما دگر عادت کردیم، به قول معروف در این راه پوستمان بسیار کلفت شده است و مانند کوه در برابر این گفته های بی سروته می ایستیم و دم بر نمی آوریم و تا کنون همانگونه که مشاهده کرده اید، کارمان را به پیش برده ایم و میبریم و بهترین گواه بر این امر کارنامه یکساله آمدنم به کشور سوئد میباشد که هر چه بیشتر چوب لای چرخم گذاشتند بیشتر به پیش آمدم. 
 
اما در آخر نوشتارم دوست دارم یک پرسش از این قاضیان بی رحم تر از صلواتی بپرسم، تا کنون با خود اندیشه کرده اید، اگر شما جای من بودید و چه می کردید؟
آیا اگر شما جای من بودید توانایی تحمل این همه بی مهری و لجن پراکنی و دروغ را داشتید؟
آیا تا کنون اندیشه کردید بدون دانش و آگاهی قاضاوت کردن چقدر زشت و زننده است ؟
آیا میدانستید زنی که مجبور به تن فروشی میشود در برابر شما اتهام زنان از چه جایگاه ویژه و مناسبی برخوردار است و در برابر شماها بسیار با شرفت تر مباشد؟
 
نه میدانم که تا کنون به این مسائل اندیشه نکرده اید، اما امبدوارم بعضی از شما با خواندن این نوشتار به خود آیید، هر چند میدانم که ریشه قاضی صلواتی های بیرون از زندان را نمیشود ریشه کن کرد زیرا قاضی صلواتی های بیرون از زندان بی شمارند.
 
نگارنده: امید دانا

    قاضی صلواتی های، بیرون از زندان بیشمارند.
    در نوشتار پیشینم به نام (روزهای بارجویی، سلول انفرادی، قاضیان پس از آزادی) اشاراتی به هتاکان بی ریشه در ارتباط با دوران بازجویی های که بر من گذشته است داشتم.

    زمانی که بازداشت شدم و در چارچوب هرسناک زندان جمهوری اسلامی دوران حبس خویش را میگذارندم، بزرگترین و مهم ترین حامی من همسر مهربانم (نازنین زرین کلاه) بود. بنا به فرهنگ نادرست غالب اسلامی بر سرزمین ما شایعه پراکنی ها نخست از سوی قاضی صلواتی های بیرون از زندان آغاز و رفته رفته دامنه همه اطرافیان من را گرفت.
    در آن زمان به یکباره از همه سو شنیده می شد، نازنین زرین کلاه همسرش امید دانا او را به وزارت اطلاعات فروخته است، و دلیل بازداشت امید دانا همکاری همسر وی با وزارت اطلاعات می باشد.

    آن روزها سیاه و پر از درد هر دوشنبه بامداد که نازنین به ملاقات من در اوین می آمد، در چشمانم نگاه می کرد و میگفت : ببین مردم ما به کجا رسیده اند، اگر آنان جای من بودند و زیر فشار بازجویی قرار می گرفتند روشن نبود چه ها می گفتند، اما منی که قرص ایستادم و کلامی بر علیه تو و یارانمان به زبان نیاوردم و تمامی تلاشم را برای فرار همسرم به کار گرفتم و حتا در آن زمان تمام طلاهای خود را فروختم، اینگونه مزد دستم را می دهند و با وقاحت من را محکوم به همکاری با وزارت اطلاعات میکنند، و می گویند من خود با دست های خویش همسرم را تحویل سربازان اسلام داده ام و همیشه در این لحطه اشک از چشمان همسر عزیزم سرازیر میشد و جگر من را در زندان به آتش میکشید.

    آری قاضیان بیرون از زندان سنگ دل تر از قاضی صلواتی میباشند.
    آری در همان زمان که دوران محکومیت خویش را میگذراندم، از گوشه و کنار به گوشم میرسید، کسانی که حتا کوچکترین هزینه ای برای باورهایشان تا کنون نداده اند، چگونه در ارتباط با فداکاریهای من و همسرم در کرسی قاضی صلواتی تکیه زده اند، و دست به لجن پراکنی میزنند.

    روزهای نخست بازداشتم از هجمه نظرات قاضیان بیرون از زندان دلم به شدت می شکست وبسیار کلافه می شدم، اما رفته رفته برایم عادت شد، و تصمیم گرفته هر آنچه را که از این بی خردان به گوشم میرسد را با یک گوش بشونم و از گوش دیگرم رد کنم، که خوشبختانه من و همسرم در این ارتباط در همان ۶ ماه نخست حبسم توانستیم بر حرفهای بی پایه و اساس غلبه کنیم و نگذاریم که بر روی ما تاثیر منفی بگذارد، و تا به امروز در این امر به خوبی توانسته ایم بر بی خردان قاضی چیره شویم، زیرا من و همسرم میدانیم کی بوده ایم و کی هستیم و چه کردیم و چه می کنیم و همین ما را بس.

    به تازگی داشتم اندیشه میکردم، در مدتی که به خارج آمدم در نوشتارها و رادیو و تلویزیونها پارسی زبان بارها مطالبی در ارتباط با خودم شنیدم که به هیچ روی حقیقت نداشته و ندارد.
    در این ارتباط با همسرم مشورتی کردم، و پرسیدم براستی ریشه اتهام زنی کور و یا یک کلاغ چهل کلاغ در نزد مردم ما کجاست؟
    چرا برخی از مردم ما به قدری شرافت خویش را کنار گذاشته اند، که بدون هیچگونه هزینه پرداختند و یا دانش در مسئله مورد بحث به خود پروانه میدهند، در ارتباط با دیگران در کرسی قضاوت بنشینند؟ و بدون ذره ای وجدان در ارتباط با اشخاص دست به لجن پراکنی بزنند؟

    از من و همسرم که گذشت، ما دگر عادت کردیم، به قول معروف در این راه پوستمان بسیار کلفت شده است و مانند کوه در برابر این گفته های بی سروته می ایستیم و دم بر نمی آوریم و تا کنون همانگونه که مشاهده کرده اید، کارمان را به پیش برده ایم و میبریم و بهترین گواه بر این امر کارنامه یکساله آمدنم به کشور سوئد میباشد که هر چه بیشتر چوب لای چرخم گذاشتند بیشتر به پیش آمدم.

    اما در آخر نوشتارم دوست دارم یک پرسش از این قاضیان بی رحم تر از صلواتی بپرسم، تا کنون با خود اندیشه کرده اید، اگر شما جای من بودید و چه می کردید؟
    آیا اگر شما جای من بودید توانایی تحمل این همه بی مهری و لجن پراکنی و دروغ را داشتید؟
    آیا تا کنون اندیشه کردید بدون دانش و آگاهی قاضاوت کردن چقدر زشت و زننده است ؟
    آیا میدانستید زنی که مجبور به تن فروشی میشود در برابر شما اتهام زنان از چه جایگاه ویژه و مناسبی برخوردار است و در برابر شماها بسیار با شرفت تر مباشد؟

    نه میدانم که تا کنون به این مسائل اندیشه نکرده اید، اما امبدوارم بعضی از شما با خواندن این نوشتار به خود آیید، هر چند میدانم که ریشه قاضی صلواتی های بیرون از زندان را نمیشود ریشه کن کرد زیرا قاضی صلواتی های بیرون از زندان بی شمارند.

    نگارنده: امید دانا